دروغ نگو حبيب . تو نمردي . تو الان شواليه هاي پير هستي كه اگر يكيت هم مرده باشد آن يكيهات زنده اند و در جايي دور دارند نيزه هاشان را پرت مي كنند به ماه . همه ي دنيا براي من نیست تا به شما بدهم ، قسمتيش هم براي خودتان بود و براي مابقيش هم فضا پيما را اختراع كردم . اولش مردم يعني از همه تان فرار كردم ، بعد ديدم شما كه جز من كسي را نداريد ، گفتم دروغ نگو حبيب . تو نمردي . تو الان كشتي هاي پير هستي كه اگر تمامشان هم غرق شوند ، كشتي نوحت غرق نشد .
+ نوشته شده در ساعت توسط حبيب محمدزاده
|